مدح و ولادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
تو آمـدی زمـین و زمـان بـیقـرار شد تـوحـیـد در نـهـایتِ خـود آشـکـار شـد بـا روی کـار آمـدن رویـت، آفــتــاب؛ از کـار سَـروَری جـهـان بـرکـنـار شد اینگونه صبح سوم شعـبان به خاطرت هر سال از طلوع خودش شرمسار شد یعنی که با طلوع تو پنجاه و هفت سال خورشید در غروب خودش خانهدار شد با عـلـت سـپـیـد و سـیـاهـی چـشـم تـو پـلـکـت دلـیل گـردش لـیـل و نهـار شد درمجلسی که گیسوی تو درس میدهد بـوی بـهـار مـوی تو شـرح بِـحـار شد نام حـسـین پـهـن شـد و بـیـن سـیـن آن جبریل شد زمـینی و فُطرس شکار شد ترویج گـشت در شب میلادت این مَثَل گـاهـی گـلـی بـهـانـۀ فـصـل بـهـار شد با یا غـفـور و یا احـد و یا صـمـد نـشد با « یاحـسین» نَفْـس ولیکـن مهـار شد «وحشی بافقی» اگر «اهلی» شد از تو شد «انسانی» فخیم غـمش «سازگار» شد هم یا حسین بوی «گلاب و گل» آفرید هم یا حـسین ریـشۀ «نخل» چهـار شد مجبور بودم از تو بگویم در این غزل این جـبـر در نـهـایتِ امـر، اخـتیار شد دستی که سجده تکیه برآن کرد پیش تو در کـربـلا ز خـاک در آمـد مِـنـار شـد نگذاشت هیچگاه عبا روی دوش خویش هرکس به روضۀ عـلی اکبر دچار شد |